سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برای دل، چیزی تباه کننده تر از خطا نیست . [امام باقر علیه السلام]

AlirezA24h

نویسنده : Avnery Uri
مترجم : هادی جعفریان
 
 
 
مقاله زیر که پس از سخنرانی پاپ نوشته شده، به دست یک یهودی ساکن اسرائیل تحریر شده است؛ وی یک اصلاح‌طلب اسرائیلی و یکی از مخالفان سرسخت سیاست‌های رسمی دولت اسرائیل است.

ملاقات وی با یاسر عرفات در جریان جنگ لبنان در سال 1983 - به عنوان نخستین ملاقات رهبر فلسطینی‌ها با یک اسرائیلی - از جمله اقدامات وی در حمایت از فلسطینیان بوده است، به گونه‌‌‌‌‌ ای که عرفات در دوره‌ ای او را دوست من خطاب کرده است. او هم‌اکنون در اسرائیل زندگی می‌کند.

از آن دوران که پادشاهان رومی، مسیحیان را در قفس شیران می‌افکندند تا به امروز، روابط بین پادشاهان و مقامات عالی‌رتبه کلیسا، تغییرات بسیاری را به همراه داشته است.
«کنستانتین بزرگ»، که در سال 306 میلادی؛ یعنی دقیقا 1700 سال پیش به پادشاهی رسید، به گسترش مسیحیت در قلمرو خود، که شامل فلسطین نیز می‌شد، کمک شایانی کرد. قرن‌ها بعد، مسیحیت به دو شاخه شرقی (ارتدکس) و غربی (کاتولیک) تقسیم شد. در غرب، اسقف اعظم رم، که پاپ نام داشت از امپراتور خواست که برتری او را بپذیرد.

جدال بین پادشاهان و پاپ‌ها، نقش کلیدی را در تاریخ اروپا ایفا نموده است. برخی از پادشاهان، پاپ را عزل یا اخراج کرده‌اند و برخی از پاپ‌ها نیز شاهی را تکفیر کرده‌اند.
اما زمان‌هایی وجود داشته که شاهان و پاپ‌ها در صلح با یکدیگر بوده‌اند.

امروز نیز ما شاهد چنین دوره‌ای هستیم؛ بین پاپ فعلی، بندیکت شانزدهم و شاه فعلی، جرج بوش دوم، همدلی فوق‌العاده‌ای وجود دارد. سخنرانی اخیر پاپ، که بحث و جدل‌های فراوانی را برانگیخت، دقیقا در راستای جنگ‌های مقدس بوش با اسلام افراطی و در حوزه برخورد تمدن‌ها بود.

پاپ در سخنرانی خود در یکی از دانشگاه‌های آلمان، آنچه را که وی تفاوت‌های اساسی بین اسلام و مسیحیت نامید، این‌گونه توصیف نمود: با آن که مسیحیت بر مبنای برهان است، اسلام برهان‌گریز است و با آن که مسیحیت معتقد به وجود منطق در اعمال خداوندی است، مسلمانان وجود چنین منطقی در رفتارهای خدا را انکار می‌کنند.

بنده به عنوان یک یهودی سکولار، تمایلی به ورود به این نزاع ندارم. با این حال به عنوان یک اسرائیلی درگیر در نبرد تمدن‌ها نمی‌توانم این مسأله را نادیده بگیرم.

در راستای اثبات وجود نداشتن برهان در اسلام، پاپ ادعا می‌کند که محمد(ص) به پیروان خود دستور داد که دین را با استفاده از شمشیرشان گسترش دهند. بنا بر گفته پاپ، این غیرمنطقی است، چراکه ایمان، زاده روح است، نه جسم؛ بنابراین، چگونه می‌توان با شمشیر به روح نفوذ کرد؟

پاپ در اثبات فرمایش خود ـ در میان همه انسان‌های موجود ـ از قول یک پادشاه بیزانسی متعلق به کلیسای شرقی نقل قول می‌کند. در پایان قرن 14 میلادی، پادشاه «مانوئل دوم»، نزاعی را بین خود و یکی از عالمان مسلمان ایرانی (بدون آوردن نام) نقل می‌کند. مانوئل ادعا می‌کند که در بطن بحث، چنین منطقی را علیه دشمن خود استفاده کرده است:

به من نشان بده که محمد چه چیز جدیدی آورده است و در آنچه آورده، می‌توان چیزهای صرفا شیطانی و غیرانسانی یافت، مانند فرمان او برای گسترش ایمان با استفاده از شمشیر.

این سخنان سه پرسش را در ذهن برمی‌انگیزد:
1. چرا پادشاه این سخنان را گفته است؟
?. آیا این سخنان منطقی هستند؟
3. چرا پاپ فعلی آنها را نقل می‌کند؟

1. هنگامی که مانوئل دوم این سخنان را بیان کرد، امپراتوری وی در حال فروپاشی بود. وی قدرت را در سال 1391 در دست گرفت؛ یعنی هنگامی که تنها چند استان از امپراتوری باقی مانده بود و تازه این مناطق نیز، تحت تهدید دایمی ترک‌ها بودند.

در این زمان، ترک‌ها به کناره‌های رود «دانوب» رسیده و آنان بلغارستان و شمال یونان را فتح کرده بودند و در دو نوبت نیز لشکر فرستاده شده از سوی پادشاهان شرقی را شکست داده بودند. در 29 می 1453، تنها چند سال پس از مرگ مانوئل، مرکز امپراتوری وی؛ یعنی استانبول به دست ترک‌ها افتاد و این پایانی بر یک امپراتوری هزار ساله بود.

مانوئل در طول پادشاهی خود، تلاش‌های بسیاری برای جلب حمایت اروپاییان انجام داد. وی تلاش بر اتحاد دوباره کلیسا داشت. شکی نیست که وی این مطالب را برای تحریک و تشویق کشورهای مسیحی در جهت نبرد با ترک‌ها نوشت تا بتواند آنان را برای آغاز دور جدیدی از جنگ‌های صلیبی متقاعد سازد؛ این کار جز به کارگیری دین در راه سیاست، معنای دیگری نداشت.

?. آیا سخنان مانوئل منطقی است؟ پاپ خود نیز در این باره رویکرد محتاطانه‌ای در پیش گرفت، چرا که وی نمی‌تواند آنچه آشکارا نوشته شده را انکار کند؛ بنابراین، او اعتراف کرد که قرآن آشکارا استفاده از اجبار برای گسترش ایمان را ممنوع کرده است. وی آیه 256 سوره دوم قرآن را نقل می‌کند: در دین هیچ اجباری نیست (لا اکراه فی الدین).

چطور کسی می‌تواند این گفته صریح را در نظر نگیرد؟ پاپ ادعا می‌کند که این آیه، متعلق به زمانی است که پیامبر در آغاز رسالت خود قرار داشته و ضعیف و بدون پشتیبان بوده است، اما وی بعدها دستور به استفاده از شمشیر در گسترش ایمان داده است. این فرمان در قرآن وجود ندارد. درست است که محمد(ص) فرمان به استفاده از شمشیر علیه قبیله‌های دشمن داده است، اما به نظر می‌رسد که این امر، بیشتر فرمان سیاسی بوده تا مذهبی.

پاپ ادعا می‌کند که رفتار اسلام با دیگر ادیان را می‌توان در رفتار حاکمان اسلامی با دیگر ادیان در حکومت هزار ساله‌شان جویا شد و دید که آیا آنان هنگامی که قدرت را در دست داشته‌اند، از شمشیر برای گسترش ایمان استفاده نکرده‌اند؟
خوب، واقعا استفاده نکرده‌اند!

قرن‌ها، مسلمانان بر یونان حکومت راندند. آیا یونانیان مسلمان شدند؟ آیا کسی تلاش برای مسلمان کردن آنان کرد؟ بالعکس، یونانیان مسیحی بالاترین درجات را در نظام حکومتی عثمانی دارا بودند. بلغارها، صربها، رومانی‌ها، مجارستانی‌ها و دیگر ملل اروپایی تحت سیطره پادشاهان عثمانی زیسته‌اند و در عین حال، مسیحی باقی مانده‌اند. هیچ کس آنان را مجبور به مسلمان شدن نکرد و همه آنان مسیحی ماندند.

درست، آلبانیایی‌ها مسلمان شدند و همچنین بوسنیایی‌ها، اما هیچ کس نگفته است که آنان تحت اجبار چنین کاری را انجام دادند. آنان به دلیل رفتار شایسته حکومت اسلامی با دیگر ادیان به آن علاقه‌مند شده و به اسلام گرویدند.

در سال 1099، جنگجویان مسیحی، بیت‌المقدس را به چنگ آورده و مسلمان و یهودی را با هم و با نام «مسیح مهربان»، قتل‌عام کردند. در آن زمان، پس از 400 سال سیطره مسلمانان بر فلسطین، هنوز مسیحیان در این کشور اکثریت را در اختیار داشتند. در این مدت طولانی، هیچ تلاشی برای تحمیل اسلام به آنان انجام نشد. تنها پس از رانده شدن جنگجویان صلیبی از فلسطین بود که بیشتر ساکنان این منطقه مسلمان شدند و زمان عربی را تکلم کردند ـ و البته همین‌ها، پایه‌گذاران اولیه فلسطین امروزی بودند.

تا امروز هیچ مدرکی دال بر تلاش مسلمانان بر تحمیل اسلام به یهودیان وجود نداشته است و تا آنجایی که ما می‌دانیم، در زمان حکومت مسلمانان بر اسپانیا، یهودیان از چنان آزادی برخوردار بودند که نمونه آن را کمتر در تاریخ دیده‌ایم. در اسپانیای اسلامی، یهودیان وزیر، شاعر و عالم بودند. در این زمان، عالمان مسلمان و مسیحی و یهودی با یکدیگر به ترجمه متونی فلسفی و علمی یونانی می‌پردازند. حال اگر محمد(ص) دستور به گسترش ایمان با استفاده از شمشیر داده، چگونه چنین چیزی ممکن است؟

آنچه پس از این رخ داد، حتی از این نیز جالب‌تر است. پس از آن که کاتولیک‌ها دوباره اسپانیا را از مسلمانان پس گرفتند، فضایی آمیخته با خفقان و وحشت مذهبی ایجاد کردند. مسلمانان و یهودیان انتخاب زیادی نداشتند: مسیحی شوند، قتل‌عام شوند و یا آن سرزمین را ترک کنند. پس هزاران یهودی که حاضر به کنار گذاردن ایمانشان نشدند به کجا گریختند؟ تقریبا همه آنان در سرزمین‌های اسلامی با آغوشی باز پذیرفته شدند. یهودیان سفاردی (اسپانیایی) در جهان اسلام پراکنده شدند؛ از مراکش تا عراق و از بلغارستان تا سودان و جالب آن که آنان در هیچ نقطه‌ای از سرزمین‌های اسلامی آزار و اذیت نشدند. چرا؟ چون در اسلام جایگاه خاصی برای اهل کتاب در نظر گرفته شده است. آنان مجبور به پرداخت مالیات هستند، اما در عوض از خدمت نظامی معافند. این مسأله به مذاق بسیاری از یهودیان سازگار بوده است!

هر یهودی صادقی که به تاریخ یهودیان آگاهی دارد، باید به دلیل حمایت و پشتیبانی مسلمانان از یهودیان در پنجاه نسل، از آنان سپاسگزار باشد. این در حالی است که دنیای مسیحیت، سال‌های سال با استفاده از شمشیر، سعی در تغییر ایمان یهودیان داشته است.
داستان گسترش ایمان با استفاده از شمشیر، داستانی غیرواقعی است؛ یکی از صدها افسانه‌ای که در جنگ‌های متعدد بین مسلمانان و مسیحیان ساخته شده است. من گمان می‌کنم که پاپ آلمانی، شدیدا به این داستان‌ها اعتقاد دارد. این بدین معنی است که رهبر جهان کاتولیک، به خود زحمت مطالعه تاریخ دیگر ادیان را نیز نداده است.

3. پس دلیل نقل این سخنان چه بوده است و چرا الان؟ در نظر نگرفتن ارتباط بین سخنان پاپ و جنگ‌های بوش علیه مسلمانان، ممکن نیست. برای بوش، این اقدامات تلاشی برای توجیه تسلط آنان بر جهان نفتی است. در طول تاریخ، این نخستین بار نیست که یک ریسمان مذهبی در جهت منافع اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرد و نخستین بار نیست که جاه‌طلبی‌های یک دزد، جنگ مقدس نام می‌گیرد.
 
 
 
 

Professional News Site




علیرضا ::: سه شنبه 85/7/25::: ساعت 5:49 عصر

در یک پیروزی جدید در جنگ الکترونیک چین ـ آمریکا، چینی‌ها با استفاده از لیزر، موفق شدند ماهواره‌های جاسوسی آمریکا را کور کنند.

به گزارش خبرنگار «بازتاب»، وابسته مرکز ملی مطالعات فضایی فرانسه (cnes) مستقر در آمریکا، با ارسال متنی به این مرکز خبر داد که آمریکا‌یی‌ها شدیدا نگران پیشرفت چینی‌ها در زمینه استفاده از لیزر برای کور کردن ماهواره‌های جاسوسی آمریکا هستند.

بنا بر اخبار منتشر شده در برخی رسانه‌های علمی غرب، ماهواره‌های «keyhole» متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا، به تازگی در حال گذر از فضای کشور چین و عکسبرداری از مناطق این کشور، هدف حملات لیزری قرار گرفته و تعداد زیادی از سلول‌های گیرنده فوق حساس آنها تخریب شده است. در پی این حملات، آمریکایی‌ها در حال آزمایش سلول‌های فوتوالکترونیک این ماهواره‌ها در مقابل تشعشعات لیزری هستند.

مرکز مطالعات فضایی فرانسه در پایان گزارش خود می‌افزاید: سیستم‌های فضایی و ماهواره‌ای اهداف سهل‌الوصول و ضربه‌پذیری هستند، چرا که مدار چرخش و زمان گذر آنها در مناطق گوناگون، حول کره زمین قابل پیش‌بینی است.

در همین زمینه، «دیلی‌تلگراف» نوشت: این حملات از سوی دولت بوش مخفی نگه داشته شده است، چراکه نگرانند این امر به همکاری آنها با چین در جبهه دیپلماتیک علیه کره شمالی و ایران، لطمه بزند. اختلافات زیادی در واشنگتن در این مورد وجود داشته، ولی سرانجام در جلسات مختلف با پنتاگون، تصمیم گرفته شده که این خبر فاش نشود.

ارتش آمریکا اکنون به شدت نگران این مسئله شده و با حمله لیزری به ماهواره‌های خود، قصد دارد میزان خطر و آسیب‌دیدگی ماهواره‌ها را هم آزمایش کند.
در همین حال، چین در حال جاسوسی از تکنولوژی‌های برتر آمریکاست که «FBI» نیز به شدت با آن برخورد می‌کند.

 

لینک : چینی‌ها ماهواره جاسوسی آمریکا را کور کردند

Professional News Site




علیرضا ::: سه شنبه 85/7/25::: ساعت 5:49 عصر

نویسنده : دوربرگردان م.ف
 

ماجرای عاشقانه کاظمی و مددی
ماجراهای کاظمی و مددی، نخستین وزیر رفاه و رئیس سازمان تأمین اجتماعی دولت احمدی‌نژاد، مثل داستان‌های جنایی ـ عاشقانه ادامه دارد. مددی درست سه ماه پس از ریاست بر سازمان تأمین اجتماعی، توسط کاظمی، وزیر رفاه برکنار شد، اما 24 ساعت بعد، با حکم مستقیم رئیس‌جمهور بر سر کار برگشت. تنش‌های بین این دو نفر ادامه داشت تا این‌که کاظمی، چندی پیش از وزارت رفاه رفت و همه فکر کردند جایگاه مددی مستحکم‌تر از همیشه شده است، اما این داستان، پایانی عاشقانه داشت و چند هفته پس از رفتن کاظمی، مددی هم اعلام کرد که از منصب خود کناره می‌گیرد و عقل همیشه از فهمیدن کارهای عشق، معذور است!

پی‌نوشت سردبیر: آقای «م.ف» ساعت خواب! مگر در همین «بازتاب» خودمان نخواندی که آقای مددی ماندنی شد؟!

دمکراسی آمریکایی
دکتر هوشنگ امیراحمدی در برنامه «مذهب، سیاست و جهانی‌سازی» که توسط دانشگاه برکلی برگزار شده بود، چند بار بر یک نکته طلایی دمکراسی‌خواهی تأکید کرد و گفت: «کسانی که به دنبال دمکراسی هستند، باید بدانند نمی‌توانند به آن دست یابند، مگر با رابطه با آمریکا».

البته ایشان فراموش کرده چند مثال هم در این رابطه ارائه کند که ما جور ایشان را می‌کشیم. بعضی از کشورهایی که به واسطه رابطه با آمریکا به دمکراسی دست یافته‌اند، اینها هستند: عربستان سعودی، مصر، کویت، آذربایجان و در رأس همه پاکستان! افغانستان و عراق هم بس که با آمریکا رابطه‌شان نزدیک شده، کم مانده است این روزها بزایند!

ورود خبرنگار ممنوع
ثمرات ورود هاشمی ثمره به وزارت کشور، زودتر از چیزی که انتظارش می‌رفت، آشکار شد. وزارت کشور اعلام کرد ثبت‌نام کاندیداهای مجلس خبرگان بدون حضور خبرنگاران انجام خواهد شد و علت این تصمیم را هم اینگونه اعلام کرده است که چون در شهرستان‌ها ثبت نام کاندیداها در فرمانداری‌ها انجام می‌شود و امکان حضور همه خبرنگارها در آنجا نیست، در نتیجه در راستای سیاست «عدالت‌محوری» دولت، کلا نباید ثبت نام در حضور خبرنگارها انجام شود. این اقدام ارزشمند، باعث شد تا برای اولین بار پس از ورود شریعتمداری، «کیهان» با اصلاح‌طلبان در اعتراض به این تصمیم، هم‌صدا شود. بسیاری از مطبوعات نوشتند که در سایر انتخابات، مثل شورای شهر هم همین مسئله وجود داشته و دارد. به این ترتیب، وزارت کشور به فکر چاره افتاد... و یافت! موسی‌پور معاون پارلمانی وزیر کشور دیروز اعلام کرد: ثبت‌نام کاندیداهای شورای شهر هم بدون حضور خبرنگارها انجام خواهد شد!

افتخاری برای رضازاده و همکاران
حسین رضازاده، وزنه‌بردار ایرانی و ده نفر از اعضای تیم ملی، مشترکا توانستند افتخار دیگری را برای جامعه ورزشی ایران به دست آورد. وظیفه رضازاده در این افتخارآفرینی، کسب سه عنوان طلا در یک ضرب، دو ضرب و مجموع بود و نقش دیگران، انجام دوپینگ و محرومیت از شرکت در مسابقات. چون در غیر این صورت تیم ایران با یازده وزنه‌بردار، سه مدال طلا به دست می‌آورد که چندان افتخارآمیز نبود، اما حالا با یک شرکت‌کننده، سه مدال طلا به دست آورده که خیلی افتخارآمیز است!

نقش مطبوعات در گرانی‌ها
ایسنا گزارش کرد: اسکندری، وزیر جهاد سازندگی در پاسخ به خبرنگاران که از وی در مورد گرانی‌های اخیر می‌پرسیدند، گفت: «مگر شما نماینده افکار عمومی هستید؟» و پس از آن‌که خبرنگاران قسم خوردند که آنان فقط نماینده عمه‌هایشان هستند، خیال جناب وزیر راحت شد و در مورد بخش مهمی از گرانی‌ها افشاگری کرد.

بنا بر همین گزارش، اسکندری اعلام کرده است که مطبوعات در گرانی‌های روزهای اول ماه رمضان، نقش مهمی داشته‌اند و گفته است: «مطبوعات در گرانی‌های روزهای اول ماه رمضان امسال، نقش داشتند، چون ما گوشت مرغ را به اندازه کافی عرضه و ذخیره کرده بودیم، اما مطبوعات مصرف گوشت گرم را توصیه می‌کردند». چه جالب! ما تا به حال فکر می‌کردیم مورد استفاده مطبوعات در تغذیه مردم، محدود به سبزی پیچیدن لای روزنامه بوده است، نگو مردم اول ماه رمضان‌ها، به دستور مطبوعات غذا می‌پزند و می‌خورند. ای بابا! خوب زودتر می‌گفتید ما یک باری را از دوش دولت و وزارت جهاد کشاورزی برمی‌داشتیم، اما حالا هم دیر نشده. پس آهای ای ملت غیور! از این به بعد گوشت منجمد بخورید. آهای ملت غیور با شماییم ها. اوهوی... ملت جان!... بابا یه دقیقه گوش بگیرید... مگه با شما نیستم؟

دست‌انداز
1ـ یکی از خواص ذکر نکردن منبع خبری، این است که خواننده‌ها فکر می‌کنند این همه خبر و گزارش و تحلیل متعلق به ماست و اینطوری اعتبار روزنامه بالا می‌رود، اما آدم وقتی در این کار زیاد عجله بکند و مطلب سایت «بی.بی.سی» را آنقدر هول هولکی بچسباند توی صفحه‌اش که گزینه «برای نظر دادن اینجا را کلیک کنید» به شکل میان‌تیتر دربیاید، احتمالا اعتبار روزنامه کمتر از آنی که هست می‌شود و «اعتماد» خواننده‌ها را (اگر باشد البته) از دست می‌دهد.

 

 

لینک : رضازاده، مدیون دوپینگی‌ها

 

Professional News Site




علیرضا ::: سه شنبه 85/7/25::: ساعت 5:49 عصر




علیرضا ::: سه شنبه 85/7/25::: ساعت 5:49 عصر




علیرضا ::: سه شنبه 85/7/25::: ساعت 5:49 عصر




علیرضا ::: سه شنبه 85/7/25::: ساعت 5:49 عصر

<      1   2      
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :5586
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<